7- از قانون آیین دادرسی مدنی

وکالت در قوانین آیین دادرسی
وکالت در قوانین آیین دادرسی

7- از قانون آیین دادرسی مدنی

(مصوب 25/6/1318 با اصلاحات و الحاقات بعدی)

باب دوم : وکالت در دعاوی
ماده 58 - در دادگاه‌های بخش و شهرستان متداعیین می‌توانند شخصاً یا به توسط وکیل دادرسی کنند ولی در دادگاه‌های استان و دیوان کشور برای‌تقدیم دادخواست و دادرسی باید وکیل داشته باشند. وکلای دادگستری در حدود پایه وکالت و مأمورین قضایی و استادان دانشکده حقوق می‌توانند نسبت به دعاوی راجع به خودشان شخصاً در دادگاه‌استان و دیوان کشور
دادخواست داده و دادرسی نمایند.
‌ماده 59 - وکلای متداعیین باید دارای شرایطی باشند که به موجب قانون برای آنها مقرر است.
‌ماده 60 - وکالت باید به موجب سند رسمی یا به گواهی امین دادگاه بخش یا بخشدار یا شهربانی یا کلانتری یا کدخدای محل و یا یکی از ادارات‌رسمی که موکل در آنجا خدمتگزار است و یا یک یا چند نفر از معتمدین محلی باشد مگر آنکه امضاء موکل معروف نزد دادگاه بوده و صدور آن از موکل‌محل شبهه نباشد.
 در صورتی که وکالت در خارج از ایران داده شده باشد باید به گواهی یکی از مأمورین سیاسی یا کنسولی ایران رسیده باشد مرجع گواهی وکالت‌نامه‌اشخاص مقیم در کشورهای فاقد مأمور سیاسی یا کنسولی ایران در آیین‌نامه وزارت دادگستری معین خواهد شد.
‌ماده 61 - اگر وکالت در جلسه دادرسی داده شود باید مراتب در صورتجلسه قید و به امضاء موکل برسد.
‌ماده 62 - وکالت در دادگاه‌ها شامل تمام اختیارات راجعه به امر دادرسی است جز آنچه را که موکل استثناء کرده لیکن در امور زیر اختیار وکیل باید‌در وکالتنامه تصریح شود.
1 - وکالت راجع به پژوهش.
2 - وکالت راجع فرجام.
3 - وکالت در مصالحه و تعیین وکیل سازش.
4 - وکالت در ادعای جعل نسبت به سند طرف و استرداد سند.
5 - وکالت در تعیین جاعل.
6 - وکالت در ارجاع دعوی به داوری و تعیین داور.
7 - وکالت در توکیل.
8 - وکالت در تعیین مصدق و کارشناس.
9 - وکالت در اقرار (‌مقصود اقرار در ماهیت دعوی یا به امری است که کاملاً قاطع
دعوی باشد)
10 - وکالت در دعوی خسارت.
11 - وکالت در استرداد دعوی.
12 - وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی ثالث.
13 - وکالت در دعوی متقابل و دفاع از دعوی نامبرده.
‌ماده 63 - وکیل در دادرسی حق درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات اجرایی و اخذ محکوم‌به را در صورتی خواهد داشت که در‌وکالت تصریح شده باشد.
‌ماده 64 - اگر موکل وکیل خود را معزول کند باید هم به وکیل و هم به دادگاه اطلاع دهد عزل وکیل مانع از جریان دادرسی نخواهد بود اظهار شفاهی‌در عزل وکیل باید در صورت جلسه قید و به امضاء موکل برسد.
‌ماده 65 - مادام که عزل وکیل به اطلاع او نرسیده است اقدامات او در حدود وکالت و همچنین ابلاغاتی که از طرف دادگاه به وکیل می‌شود مؤثر در‌حق موکل خواهد بود ولی همین که اطلاع عزل وکیل به دادگاه رسید دادگاه دیگر او را در امور راجعه به دادرسی وکیل نخواهد شناخت.
‌ماده 66 - در صورتی که وکیل استعفای خود را کتباً به دادگاه اطلاع دهد دادگاه به موکل اخطار می‌کند که شخصاً یا به توسط وکیل جدید دادرسی را‌تعقیب نماید.
‌ماده 67 - وکیلی که در وکالت‌نامه حق دادرسی در دادگاه بالاتر هم به او داده شده و مجاز برای دادرسی در دادگاه بالاتر باشد و یا حق تعیین وکیل‌مجاز برای دادرسی در دادگاه بالاتر داشته باشد هر گاه پس از صدور رأی و یا در موقع ابلاغ استعفا کند و از رؤیت امتناع نماید مؤثر در امر ابلاغ نیست و‌ابتداء مدت پژوهش یا فرجام از روز ابلاغ به وکیل محسوب است و هر گاه از این حیث زیانی به موکل وارد شود وکیل مسئول خواهد بود.
‌در مورد این ماده دادخواست پژوهش و یا فرجام وکیل مستعفی قبول می‌شود و مدیر دفتر دادگاه مکلف است به موکل کتباً اخطار نماید که وکیل خود را‌معین و معرفی کند و اگر دادخواست ناقص باشد نقص آن را رفع نماید.
‌ماده 68 - ابلاغ دادنامه به وکیلی که حق دادرسی در دادگاه بالاتر ندارد و یا مجاز برای وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در تعیین وکیل مجاز‌هم نداشته باشد معتبر نخواهد بود.
‌ماده 69 - در صورت فوت و یا در صورتی که وکیل به جهتی ممنوع‌الوکاله شود رسیدگی به دعوی توقیف می‌شود تا وقتی که موکل وکیل جدید‌معین کند یا طرف مقابل احضار او را از دادگاه بخواهد و هر گاه بعد از احضار طرف غائب در موعد مقرر حاضر نشود و وکیل جدیدی معین نکند دادگاه‌به خواهش طرف رسیدگی را مداومت می‌دهد اگر وکیل بعد از ابلاغ حکم و قبل از انقضاء مدت پژوهش یا فرجام فوت کند و یا ممنوع از وکالت شود‌ابتداء مدت اعتراض یا پژوهش یا فرجام از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد شد. همین حکم جاری است در موردی که وکیل توقیف شود و یا به واسطه قوه قهریه (‌فورس‌ماژور) قادر به انجام وظیفه وکالت نباشد.
تبصره – در مواردی که دادرسی به وسیله وکیل جریان یافته و وکیل مزبور حق وکالت مرحله بالاتر را دارد کلیه احکام و قرارهای صادره باید به وکیل ابلاغ شود و ابلاغ به موکل بلااثر است و مبدا مدت ها و مواعد از تاریخ ابلاغ به وکیل محسوب است.
ماده 69 مکرر – وکلا موظفند در موقع محاکمه حاضر شوند و چنانچه عذر موجهی از قبیل فوت یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه اول از طبقه دوم و یا ابتلا به مرضی که مانع از حرکت و یا اینکه حرکت جهت او مضر تشخیص شود و همچنین در مواقعی که حوادث قهری از قبیل سیل و زلزله و غیره مانع حرکت آنها باشد داشته باشند باید عذر خود را کتباً با دلایل آن به دادگاه برای جلسه محاکمه بفرستند و دادگاه در صورتی به اطلاع وکیل ترتیب اثر می دهد که عذر او را محرز بداند و الا جریان محاکمه را ادامه داده و مراتب را به مرجع صلاحیت دار برای تعقیب انتظامی وکیل اطلاع خواهد داد.
در مواردی که دادگاه به علت عذر وکیل تجدید جلسه می کند وقت جلسه را نیز باید به موکل اطلاع دهد و دیگر جلسه به علت عدم حضور وکیل تجدید نخواهد شد.
هیچ یک از اصحاب دعوی نمی توانند بیش از دو وکیل داشته باشند. در صورت تعیین دو نفر که به هیچ یک از انها منفرداً حق اقدام نداده باشد حضور یکی از آنان با وصول لایحه دفاعیه از طرف یکی از آنها برای رسیدگی دادگاه کافی است. در صورتی که هر دو یا یکی از وکلا غایب عذر موجهی اظهار کرده باشد و دیگری نه حاضر شده و نه لایحه تقدیم داشته باشد به ترتیبی که در فوق مقرر است عمل خواهد شد.

مبحث دوم : پیوست های دادخواست
‌ماده 74 - مدعی باید رونوشت گواهی شده اسنادی را که به آنها استناد کرده پیوست دادخواست کند مقصود از رونوشت گواهی شده رونوشتی‌است که دفتر دادگاهی که دادخواست به آنجا داده می‌شود یا دفتر یکی از دادگاه‌های دیگر یا یکی از ادارات ثبت اسناد یا دفتر اسناد رسمی و در جایی که‌هیچ یک از آنها نباشد بخشدار محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را با اصل گواهی کرده باشد. در صورتی که رونوشت سند در خارجه تهیه شده باشد باید در دفتر یکی سفارتخانه‌ها یا کنسولگریهای ایران گواهی شود.
‌هر گاه اسناد مفصل باشد مثل دفتر بازرگانی یا اساسنامه شرکت و امثال آن قسمتهایی که مدرک ادعاء است خارج‌نویس شده پیوست دادخواست ‌می‌گردد.
[علاوه بر اشخاص و مقامات مذکور فوق، وکلا اصحاب دعوی نیز می توانند مطابقت رونوشت های تقدیمی خود را با اصل تصدیق کرده، پس از الصاق تمبر مقرر در قانون آیین دادرسی مدنیف به مرجع صالح تقدیم نماید.]
ماده 76 - اگر دادخواست توسط وکیل داده شده باید وکالت‌نامه وکیل و در صورتی که دادخواست را قیم داده باشد رونوشت گواهی شده قیم‌نامه و‌به طور کلی رونوشت سندی که مثبت سمت دادخواست دهنده است نیز باید پیوست دادخواست شود.
‌ماده 107 - هر یک از اصحاب دعوی یا وکلای آنها می‌توانند محلی را برای ابلاغ برگهای دعوی در شهری که مقر دادگاه است انتخاب نموده آن را به‌دفتر دادگاه اعلام کنند در این صورت کلیه برگهای راجعه به دعوی به محل نامبرده ابلاغ خواهد شد.
‌ماده 110 - هیچ یک از اصحاب دعوی و وکلای دادگستری نمی‌توانند مسافرتهای موقتی خود را تغییر محل اقامت حساب کرده ابلاغ برگهای‌دعوی مربوط به خود را در محل نامبرده درخواست کنند و اعلام مربوط به تغییر محل اقامت وقتی پذیرفته می‌شود که محل اقامت مطابق ماده 1004‌قانون مدنی حقیقتاً تغییر یافته باشد و چنانچه بر دادگاه معلوم شود که اعلام تغییر محل اقامت بر خلاف واقع بوده اوراقی که به همان محل اقامت اولیه ارسال گردیده و رعایت مفاد ماده 108 نسبت به آنها عمل آمده ابلاغ شده محسوب است.
ماده 128 – مدیر دفتر پس از مبادله لوایح باید پرونده را ظرف 24 ساعت به نظر حاکم دادگاه برساند و حاکم دادگاه پرونده را ملاحظه نموده و در صورتی که محتاج به توضیحاتی از اصحاب دعوی نباشد رای آن را فوراً صادر می کند و اگر محتاج به توضیحی باشد مواردی که توضیح آن لازم است به طور روشن در ورقه صورت مجلس قید کرده دستور تعیین جلسه می دهد. موارد محتاج به توضیح که از طرف حاکم دادگاه معین شده است ضمن اخطاری که برای حضور طرفین فرستاده می شود قید می گردد و در جلسه فقط اظهارات طرفین در زمینه توضیحاتی که حاکم دادگاه خواسته است به طور خلاصه در صورت مجلس نوشته می شود. حاکم باید نسبت به هر یک از پرونده هایی که از دفتر می رسد به ترتیب ورود کار برای اجرای این ماده تعیین تکلیف نماید.
هر گاه وکیل فوت یا ممنوع یا معلق از وکالت یا توقیف شود در صورتی که دادگاه محتاج به توضیحی از وکیل مزبور نباشد رای خود را صادر م یکند. همین حکم نسبت به توقیف هر یک از اصحاب دعوی که وکیل نداشته باشند نیز جاری است.
‌ماده 133 - اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارد در همان دادگاه مطرح باشد دادگاه می‌تواند دعاوی نامبرده را جمع کرده به‌تمام آنها توأماً رسیدگی نماید و هر گاه دعاوی نامبرده در شعب یک دادگاه مطرح باشد به تمام آن دعاوی توأماً در یکی از شعب به تعیین رییس دادگاه‌رسیدگی خواهد شد.
در مورد این ماده وکلا و یا اصحاب دعوی مکلفند از دعاوی مربوطه دادگاه را مستحضر نمایند.
‌ماده 137 - دادگاه می‌تواند نسبت به اشخاصی که موجب اختلال نظم جلسه می‌شوند تا چهل و هشت ساعت حکم حبس بدهد و این حکم باید‌فوراً اجرا شود در مورد این ماده اگر مرتکب از اصحاب دعوی و یا وکلای آنها باشد مدت حبس تا پنج روز خواهد بود و در هر موقعی که رفتار تماشاچی ها مخل نظم جلسه باشد رئیس دادگاه می تواند امر به اخراج تمام یا بعضی از آنها را بدهد.
‌ماده 163 - هر گاه وکیل در دادرسی وکالت برای دادرسی در مرحله بالاتر نداشته باشد و یا مجاز برای وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در‌تعیین وکیل مجاز هم نداشته و یا وکیل استعفاء کرده یا فوت شده باشد حکم یا قرار باید به موکل ابلاغ شود و مدیر دفتر دادگاه رونوشتی از حکم یا قرار‌برای ابلاغ به موکل می‌فرستند و ضمناً جهت ابلاغ به موکل را به او اطلاع می‌دهد.
‌همین حکم جاری است در مواردی که وکیل توقیف شود و یا به واسطه قوه قهریه (‌فورس‌ماژور) قادر به انجام وظیفه وکالت نباشد. در موارد فوق حکم یا قرار با قید جهت آن به موکل ابلاغ می شود و تاریخ ابلاغ به موکل مبدا مهلت محسوب است.
ماده 198 - در موارد زیر مدعی‌علیه می‌تواند بدون آنکه پاسخ مدعی را بدهد ایراد کند:
3 - هر گاه کسی به عنوان نمایندگی اقامه دعوی کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومیت و سمت او محرز نباشد.
ماده 199 - مدعی نیز حق دارد نسبت به کسی که به عنوان وکالت یا ولایت یا قیمومیت یا وصایت پاسخ دعوی را داده است در صورتی که سمت‌او محرز نباشد ایراد کند.
‌ماده 218 - اتباع دولتهای خارجه اعم از اینکه مدعی اصلی باشند و یا به عنوان شخص ثالث وارد دعوی گردند باید در صورت درخواست طرف‌برای تأدیه خسارتی که از بابت هزینه دادرسی و حق‌الوکاله ممکن است به آن محکوم گردند تأمین دهند.
ماده 225 مکرر – در کلیه دعاوی مدنی اعم از دعاوی اصلی یا طاری و درخواست های مربوط به امور حسبی به استثناء مواردی که قانون امور حسبی مراجعه به دادگاه را مقرر داشته است مدعی علیه می تواند برای تادیه خساراتی که بابت هزنیه دادرسی و حق الوکاله ممکن است مدعی محکوم شود از دادگاه تقاضای تامین نماید ...........
‌ماده 290 - توقیف دادرسی در موارد زیر به عمل می‌آید:
2 - در صورتی که یکی از اصحاب دعوی یا وکیل آنان فوت نماید یا محجور شود و یا وکیل به جهتی از دادرسی ممنوع شود.
‌ماده 292 - در موقع توقیف یا زندانی شدن یکی از اصحاب دعوی یا عزیمت به محل مأموریت نظامی یا مأموریت دولتی یا مسافرت ضروری‌دادرسی توقیف نمی‌شود ولی دادگاه مهلت کافی برای تعیین وکیل به آنان می‌دهد.
‌ماده 297 - در مورد بند 2 از ماده 290 در صورت فوت یا حجر یا ممنوعیت وکیل دادگاه به موکل اطلاع می‌دهد تا حسب‌المورد خود برای دادرسی‌حاضر شود یا وکیل دیگر به محکمه معرفی کند.
ماده 347 - اصحاب دعوی می‌توانند شخصاً برای دادرسی حاضر شوند یا به یک نفر از وکلا یا کارگشایان دادگستری یا یکی از بستگانشان وکالت‌دهند در هر صورت وکیل باید محکوم به جنحه و جنایت نباشد. وکالت ممکن است در جلسه دادرسی به اظهار شفاهی موکل واقع شود در این صورت اظهار موکل در صورت‌مجلس نوشته شده و به امضای او‌می‌رسد.
‌ماده 361 - تاریخ و محل رسیدگی به طرفین اطلاع داده می‌شود و طرفین می‌توانند شخصاً حاضر شوند یا وکیل بفرستند.
‌ماده 363 - تحقیقات در صورت‌مجلس نوشته شده و به امضاء اصحاب دعوی یا وکلاء آنان که حضور داشته‌اند می‌رسد.
‌ماده 368 - اقرار وکیل به نحوی که قاطع دعوی باشد در صورتی معتبر است که در وکالتنامه او تصریح در اقرار شده باشد.
‌ماده 369 - ادعای اقرار وکیل در خارج از دادگاه قابل استماع نخواهد بود.
تبصره ماده 380 – در موردی که ویل یا نماینده قانونی دیگری در دادرسی مداخله دارد هر گاه دسترسی به اصل سند نداشته باشد حق اسمتهال دارد و دادگاه می تواند مهلت متناسبی به او بدهد.
ماده 491 - در دادخواست باید نکات زیر قید شود:
1 - نام و اقامتگاه و سایر مشخصات پژوهش‌خواه و وکیل او.
‌ماده 492 - وکالت‌نامه وکیل باید پیوست دادخواست باشد. (در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد)
ماده 496 – هر دادخواست پژوهشی که نکات مذکور در ............. و مواد 492 و 494 در آن رعایت نشده باشد به جریان نیفتاده و مدیر دفتر دفتر دادگاهی که دادخواست به آنجت داده شده ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست نقائص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده کتباً اطلاع داده و از روز ابلاغ پنج روز با رعایت مسافت به اومهلت می دهد که نقائص را رفع کند .............. .
‌ماده 532 - به دادخواست فرجامی باید پیوست شود:
3 - وکالت‌نامه وکیل.
ماده 533 - دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد طرف به عهده آنها به علاوه یک نسخه باشد به استثنا وکالتنامه که فقط به نسخه اول ضمیمه شود.
‌ماده 601 - در دادخواست اعاده دادرسی باید نوشته شود:
.................................................................................................
‌در صورتی که دادخواست اعاده دادرسی را وکیل داده باشد باید نام و مشخصات او در دادخواست معین و وکالتنامه پیوست دادخواست شود.
ماده 621 - بیماری اصحاب دعوی را با امکان توکیل نمی‌توان موجب عدم استفاده از موعد و جهت استمهال قرارداد.
‌ماده 645 - اشخاص مذکوره زیر را نمی‌توان به قید قرعه به سمت داور مشترک معین کرد مگر به تراضی طرفین:
3 - کسی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوی است یا یکی از اصحاب دعوی مباشر امور او است.
ماده 717 – در موارد زیر مدت مرور زمان سه سال است :
1-دعوی وکیل بر موکل نسبت به حق الوکاله و هزنیه ای که از طرف موکل پرداخته  است.
2- دعوی بر مستخدمین دولت و وکلا راجع به برگ ها و اسنادی که به انها داده شده است.
‌ماده 741 - مدت مرور زمان به ترتیب زیر شروع می‌شود:
6 - در دعوی بر مستخدمین و وکلا راجع به برگها و اسنادی که به آنها داده شده از تاریخ صدور حکم نهایی در قضیه یا خروج وکیل از وکالت یا‌خروج مستخدم از استخدام.
7 - در دعوی وکیل بر موکل بابت حق‌الوکاله و هزینه‌ای که از طرف موکل پرداخته و از تاریخ حکم نهایی و در صورت خروج وکیل از وکالت به‌واسطه عزل وکیل یا صلح دعوی یا غیر آن از تاریخ خروج وکیل از وکالت.

مبحث دوم : پیوست های دادخواست
‌ماده 74 - مدعی باید رونوشت گواهی شده اسنادی را که به آنها استناد کرده پیوست دادخواست کند مقصود از رونوشت گواهی شده رونوشتی‌است که دفتر دادگاهی که دادخواست به آنجا داده می‌شود یا دفتر یکی از دادگاه‌های دیگر یا یکی از ادارات ثبت اسناد یا دفتر اسناد رسمی و در جایی که‌هیچ یک از آنها نباشد بخشدار محل یا یکی از ادارات دولتی مطابقت آن را با اصل گواهی کرده باشد. در صورتی که رونوشت سند در خارجه تهیه شده باشد باید در دفتر یکی سفارتخانه‌ها یا کنسولگریهای ایران گواهی شود.
‌هر گاه اسناد مفصل باشد مثل دفتر بازرگانی یا اساسنامه شرکت و امثال آن قسمتهایی که مدرک ادعاء است خارج‌نویس شده پیوست دادخواست ‌می‌گردد.
[علاوه بر اشخاص و مقامات مذکور فوق، وکلا اصحاب دعوی نیز می توانند مطابقت رونوشت های تقدیمی خود را با اصل تصدیق کرده، پس از الصاق تمبر مقرر در قانون آیین دادرسی مدنیف به مرجع صالح تقدیم نماید.]
ماده 76 - اگر دادخواست توسط وکیل داده شده باید وکالت‌نامه وکیل و در صورتی که دادخواست را قیم داده باشد رونوشت گواهی شده قیم‌نامه و‌به طور کلی رونوشت سندی که مثبت سمت دادخواست دهنده است نیز باید پیوست دادخواست شود.
‌ماده 107 - هر یک از اصحاب دعوی یا وکلای آنها می‌توانند محلی را برای ابلاغ برگهای دعوی در شهری که مقر دادگاه است انتخاب نموده آن را به‌دفتر دادگاه اعلام کنند در این صورت کلیه برگهای راجعه به دعوی به محل نامبرده ابلاغ خواهد شد.
‌ماده 110 - هیچ یک از اصحاب دعوی و وکلای دادگستری نمی‌توانند مسافرتهای موقتی خود را تغییر محل اقامت حساب کرده ابلاغ برگهای‌دعوی مربوط به خود را در محل نامبرده درخواست کنند و اعلام مربوط به تغییر محل اقامت وقتی پذیرفته می‌شود که محل اقامت مطابق ماده 1004‌قانون مدنی حقیقتاً تغییر یافته باشد و چنانچه بر دادگاه معلوم شود که اعلام تغییر محل اقامت بر خلاف واقع بوده اوراقی که به همان محل اقامت اولیه ارسال گردیده و رعایت مفاد ماده 108 نسبت به آنها عمل آمده ابلاغ شده محسوب است.
ماده 128 – مدیر دفتر پس از مبادله لوایح باید پرونده را ظرف 24 ساعت به نظر حاکم دادگاه برساند و حاکم دادگاه پرونده را ملاحظه نموده و در صورتی که محتاج به توضیحاتی از اصحاب دعوی نباشد رای آن را فوراً صادر می کند و اگر محتاج به توضیحی باشد مواردی که توضیح آن لازم است به طور روشن در ورقه صورت مجلس قید کرده دستور تعیین جلسه می دهد. موارد محتاج به توضیح که از طرف حاکم دادگاه معین شده است ضمن اخطاری که برای حضور طرفین فرستاده می شود قید می گردد و در جلسه فقط اظهارات طرفین در زمینه توضیحاتی که حاکم دادگاه خواسته است به طور خلاصه در صورت مجلس نوشته می شود. حاکم باید نسبت به هر یک از پرونده هایی که از دفتر می رسد به ترتیب ورود کار برای اجرای این ماده تعیین تکلیف نماید.
هر گاه وکیل فوت یا ممنوع یا معلق از وکالت یا توقیف شود در صورتی که دادگاه محتاج به توضیحی از وکیل مزبور نباشد رای خود را صادر م یکند. همین حکم نسبت به توقیف هر یک از اصحاب دعوی که وکیل نداشته باشند نیز جاری است.
‌ماده 133 - اگر دعاوی دیگری که ارتباط کامل با دعوای طرح شده دارد در همان دادگاه مطرح باشد دادگاه می‌تواند دعاوی نامبرده را جمع کرده به‌تمام آنها توأماً رسیدگی نماید و هر گاه دعاوی نامبرده در شعب یک دادگاه مطرح باشد به تمام آن دعاوی توأماً در یکی از شعب به تعیین رییس دادگاه‌رسیدگی خواهد شد.
در مورد این ماده وکلا و یا اصحاب دعوی مکلفند از دعاوی مربوطه دادگاه را مستحضر نمایند.
‌ماده 137 - دادگاه می‌تواند نسبت به اشخاصی که موجب اختلال نظم جلسه می‌شوند تا چهل و هشت ساعت حکم حبس بدهد و این حکم باید‌فوراً اجرا شود در مورد این ماده اگر مرتکب از اصحاب دعوی و یا وکلای آنها باشد مدت حبس تا پنج روز خواهد بود و در هر موقعی که رفتار تماشاچی ها مخل نظم جلسه باشد رئیس دادگاه می تواند امر به اخراج تمام یا بعضی از آنها را بدهد.
‌ماده 163 - هر گاه وکیل در دادرسی وکالت برای دادرسی در مرحله بالاتر نداشته باشد و یا مجاز برای وکالت در مرحله بالاتر نباشد و وکالت در‌تعیین وکیل مجاز هم نداشته و یا وکیل استعفاء کرده یا فوت شده باشد حکم یا قرار باید به موکل ابلاغ شود و مدیر دفتر دادگاه رونوشتی از حکم یا قرار‌برای ابلاغ به موکل می‌فرستند و ضمناً جهت ابلاغ به موکل را به او اطلاع می‌دهد.
‌همین حکم جاری است در مواردی که وکیل توقیف شود و یا به واسطه قوه قهریه (‌فورس‌ماژور) قادر به انجام وظیفه وکالت نباشد. در موارد فوق حکم یا قرار با قید جهت آن به موکل ابلاغ می شود و تاریخ ابلاغ به موکل مبدا مهلت محسوب است.
ماده 198 - در موارد زیر مدعی‌علیه می‌تواند بدون آنکه پاسخ مدعی را بدهد ایراد کند:
3 - هر گاه کسی به عنوان نمایندگی اقامه دعوی کرده از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومیت و سمت او محرز نباشد.
ماده 199 - مدعی نیز حق دارد نسبت به کسی که به عنوان وکالت یا ولایت یا قیمومیت یا وصایت پاسخ دعوی را داده است در صورتی که سمت‌او محرز نباشد ایراد کند.
‌ماده 218 - اتباع دولتهای خارجه اعم از اینکه مدعی اصلی باشند و یا به عنوان شخص ثالث وارد دعوی گردند باید در صورت درخواست طرف‌برای تأدیه خسارتی که از بابت هزینه دادرسی و حق‌الوکاله ممکن است به آن محکوم گردند تأمین دهند.
ماده 225 مکرر – در کلیه دعاوی مدنی اعم از دعاوی اصلی یا طاری و درخواست های مربوط به امور حسبی به استثناء مواردی که قانون امور حسبی مراجعه به دادگاه را مقرر داشته است مدعی علیه می تواند برای تادیه خساراتی که بابت هزنیه دادرسی و حق الوکاله ممکن است مدعی محکوم شود از دادگاه تقاضای تامین نماید ...........
‌ماده 290 - توقیف دادرسی در موارد زیر به عمل می‌آید:
2 - در صورتی که یکی از اصحاب دعوی یا وکیل آنان فوت نماید یا محجور شود و یا وکیل به جهتی از دادرسی ممنوع شود.
‌ماده 292 - در موقع توقیف یا زندانی شدن یکی از اصحاب دعوی یا عزیمت به محل مأموریت نظامی یا مأموریت دولتی یا مسافرت ضروری‌دادرسی توقیف نمی‌شود ولی دادگاه مهلت کافی برای تعیین وکیل به آنان می‌دهد.
‌ماده 297 - در مورد بند 2 از ماده 290 در صورت فوت یا حجر یا ممنوعیت وکیل دادگاه به موکل اطلاع می‌دهد تا حسب‌المورد خود برای دادرسی‌حاضر شود یا وکیل دیگر به محکمه معرفی کند.
ماده 347 - اصحاب دعوی می‌توانند شخصاً برای دادرسی حاضر شوند یا به یک نفر از وکلا یا کارگشایان دادگستری یا یکی از بستگانشان وکالت‌دهند در هر صورت وکیل باید محکوم به جنحه و جنایت نباشد. وکالت ممکن است در جلسه دادرسی به اظهار شفاهی موکل واقع شود در این صورت اظهار موکل در صورت‌مجلس نوشته شده و به امضای او‌می‌رسد.
‌ماده 361 - تاریخ و محل رسیدگی به طرفین اطلاع داده می‌شود و طرفین می‌توانند شخصاً حاضر شوند یا وکیل بفرستند.
‌ماده 363 - تحقیقات در صورت‌مجلس نوشته شده و به امضاء اصحاب دعوی یا وکلاء آنان که حضور داشته‌اند می‌رسد.
‌ماده 368 - اقرار وکیل به نحوی که قاطع دعوی باشد در صورتی معتبر است که در وکالتنامه او تصریح در اقرار شده باشد.
‌ماده 369 - ادعای اقرار وکیل در خارج از دادگاه قابل استماع نخواهد بود.
تبصره ماده 380 – در موردی که ویل یا نماینده قانونی دیگری در دادرسی مداخله دارد هر گاه دسترسی به اصل سند نداشته باشد حق اسمتهال دارد و دادگاه می تواند مهلت متناسبی به او بدهد.
ماده 491 - در دادخواست باید نکات زیر قید شود:
1 - نام و اقامتگاه و سایر مشخصات پژوهش‌خواه و وکیل او.
‌ماده 492 - وکالت‌نامه وکیل باید پیوست دادخواست باشد. (در صورتی که دادخواست را وکیل داده باشد)
ماده 496 – هر دادخواست پژوهشی که نکات مذکور در ............. و مواد 492 و 494 در آن رعایت نشده باشد به جریان نیفتاده و مدیر دفتر دفتر دادگاهی که دادخواست به آنجت داده شده ظرف دو روز از تاریخ وصول دادخواست نقائص را به طور تفصیل به دادخواست دهنده کتباً اطلاع داده و از روز ابلاغ پنج روز با رعایت مسافت به اومهلت می دهد که نقائص را رفع کند .............. .
‌ماده 532 - به دادخواست فرجامی باید پیوست شود:
3 - وکالت‌نامه وکیل.
ماده 533 - دادخواست و برگهای پیوست آن باید در دو نسخه و در صورت تعدد طرف به عهده آنها به علاوه یک نسخه باشد به استثنا وکالتنامه که فقط به نسخه اول ضمیمه شود.
‌ماده 601 - در دادخواست اعاده دادرسی باید نوشته شود:
.................................................................................................
‌در صورتی که دادخواست اعاده دادرسی را وکیل داده باشد باید نام و مشخصات او در دادخواست معین و وکالتنامه پیوست دادخواست شود.
ماده 621 - بیماری اصحاب دعوی را با امکان توکیل نمی‌توان موجب عدم استفاده از موعد و جهت استمهال قرارداد.
‌ماده 645 - اشخاص مذکوره زیر را نمی‌توان به قید قرعه به سمت داور مشترک معین کرد مگر به تراضی طرفین:
3 - کسی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوی است یا یکی از اصحاب دعوی مباشر امور او است.
ماده 717 – در موارد زیر مدت مرور زمان سه سال است :
1-دعوی وکیل بر موکل نسبت به حق الوکاله و هزنیه ای که از طرف موکل پرداخته  است.
2- دعوی بر مستخدمین دولت و وکلا راجع به برگ ها و اسنادی که به انها داده شده است.
‌ماده 741 - مدت مرور زمان به ترتیب زیر شروع می‌شود:
6 - در دعوی بر مستخدمین و وکلا راجع به برگها و اسنادی که به آنها داده شده از تاریخ صدور حکم نهایی در قضیه یا خروج وکیل از وکالت یا‌خروج مستخدم از استخدام.
7 - در دعوی وکیل بر موکل بابت حق‌الوکاله و هزینه‌ای که از طرف موکل پرداخته و از تاریخ حکم نهایی و در صورت خروج وکیل از وکالت به‌واسطه عزل وکیل یا صلح دعوی یا غیر آن از تاریخ خروج وکیل از وکالت.

بیشتر بخوانید:

    1- از قانون اصول تشکیلات عدلیه و محاضر شرعیه

2- از قانون اصول محاکمات حقوقی

3- از قانون آیین دادرسی کیفری

4- از قانون راجع به تصرفات در قانون اصول محاکم حقوقی

5- از قانون اصول تشکیلات عدلیه

6- از قانون اصول محاکمات حقوقی و تجاری

 

منبع: مجموعه کامل مقررات وکالت - دکتر نصرالله قهرمان و ابراهیم یوسفی محله

پایگاه خبری وکیل‌نا - مقررات وکالت



+ 0
مخالفم - 0
نظرات : 0
منتشر نشده : 0

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید

درباره سایت وکیل نا

سایت وکیل­ نا به منظور اطلاع­ رسانی و آگاهی ­بخشی به عموم مردم و اکثرا کسانی که دانش تخصصی حقوقی نداشته و در زندگی روزمرۀ خود ممکن است با مسائل حقوقی و قضایی مواجه شوند ایجاد گردیده است.

درج آگهی در وکیل نا برای عموم وکلا آزاد است و مسئولیت اطلاعات وارد شده با آگهی دهنده می‌باشد. لطفا قبل از هر گونه اقدام از اعتبار و کیل مربوطه مطمئن شوید.

© تمامی حقوق این سایت برای وکیلنا محفوظ است.

/ طراحی و اجرا: آرادپرداز